این روزها،
با نوعی جدید از مهربونی رو به رو میشم.
نوعی منحصر به فرد،
نوعی غریب.
ر-الف،
وقتی فهمید ناراحتم،
گفت خب.چیکار کنیم تو خنده بیاد رو لبت؟
و من جا خوردم.
حتم داشتم اول بپرسه چی ناراحتم کرده.
براش مهم تر بود ولی،
که من غصه نخورم،
و این چه ته دل منُ گرم کرد.
.
.
خدا جانا مچکرم برای این آدمهای مهربون.
درباره این سایت