محل تبلیغات شما

اینروزها

که لم‌ بدم‌ روی کاناپه

که حال‌ هوا یه جورایی نمدار باشه

یه درخشش خاصی باشه،

یه‌ سوز.

انگاری‌ که برف نشسته‌ باشه،

انگاری‌ که صحرا یکدست سپید باشه.

و آفتاب باشه:

نوک پا،

زیر زیرکی،

پاورچین بیاد تو خونه. 

لیز بخوره روی پوستم 

و من،

در گرمایی دلچسب، گم بشم.

که من خوشبختم. 

.

این روزا،

حس خوشبختی

تو لحظه هام متبلور میشه.

ته ته اتفاق های کوچیک.

مثه وقتایی که امیرحسین بی هوا بگه: بستنی چی بگیرم.

مثه انار خوردن با مامان.

مثه کیسه آب گرم تو بغلم.

مثه خوابیدن تو تخت دو نفره که دست و پام از این ور و از اون ورش آویزون نشه.

مثه حس موهای صاف و و اتو کرده ام،

مثه بوی چرم رنگ خورده گوشه اتاق.

مثه موکاپوچینوهای اول صبحی کلاسهای چهارساعته.

مثه این روزا که میشه با پنجرهای باز رانندگی کرد.




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها